خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش

  • سه شنبه ۱۵ آذر ۱۳۶۲

 سه شنبه 15 آذر 1362

    جلسه علنی داشتیم. وزرای جدید رسماً معرفی شدند. موج مخالفت، شدید است؛ باید کمک شود. ظهر آقای [محسن]راثی نماینده میاندوآب و فرماندار و فرمانده سپاه [این شهر] آمدند و از امام جمعه شکایت داشتند. آقای محسن موسوی تبریزی آمد و از ضوابط جدید مدیریت دانشگاه‏ها که توسط ستاد انقلاب فرهنگی تهیه شده، گله داشت. مدعی بود که رؤسا و اساتید دانشگاه‏ها به این دلیل استعفا می‏دهند.

    آقای [مصطفی] تبریزی نماینده بجنورد آمد. از انتخاب مجدد [برای نمایندگی مجلس] مأیوس است و برای آینده خودش کمک می‏خواست. از تحت تعقیب قرار گرفتن همفکرانش در بجنورد،

 شاکی بود. آقای [سیدکاظم]اکرمی نماینده بهار همدان آمد و انتقاداتی داشت و چاره‏جویی می‏کرد. آقای [علی] شمخانی قائم مقام سپاه آمد و گزارشی راجع به ترکیب و تاریخ و حرکات جریان موسوم به خط سه آورد و در مورد اختلاف اطلاعات سپاه با [آقای اسداله لاجوردی] دادستان انقلاب تهران و رفع مشکلات استمداد نمود.

    [آقای کاظم سیفیان]شهردار تهران و مهندسان [شهرداری] آمدند و نقشه مترو تهران و فاضلاب تهران را آوردند. طرحهایی برای حل مشکل ترافیک و تراکم جمعیت در تهران داشتند. طرح متروی تهران در دولت موقت لغو شده و معلوم است بدون مترو مشکل ترافیک تهران، قابل رفع نیست. بر اثر تبلیغات منفی و نیز شرایط جنگی، [طرح مترو] در مجلس و جامعه پذیرش ندارد، اما من فکر می‏کنم، چاره‏ای نیست و باید این طلسم شکسته شود.

    آقای [کمال]خرازی مسئول ستاد تبلیغات جنگ [و مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی] آمد و درباره سیاست تبلیغات آینده مشورت کرد. عصر دکتر [محمد تقی] بانکی [وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه] با معاونانش آمدند و برای دفاع از برنامه پنج‏ساله کمک می‏خواستند. کمیسیون برنامه [و بودجه مجلس] اعتراضات زیادی به برنامه دارد. [دکتر محسن نوربخش] رئیس [کل] بانک مرکزی [و اعضای هیأت عامل بانکهای کشور] و پرسنل مربوط به پیاده کردن قانون حذف ربا از سیستم بانکی آمدند. گزارشی دادند و من مفصلاً برای آنها صحبت کردم.

    اول شب با آقای خامنه‏ای، جلسه خصوصی مشورتی داشتیم. سپس شورای مرکزی [جامعه] روحانیت مبارز [تهران] برای تصمیم‏گیری درباره کاندیداهای مجلس آینده، جلسه داشت. شام خوردیم و به مجلس رفتم و خوابیدم.