اخبار
  • صفحه اصلی
  • اخبار
  • متروی تهران از آیت الله هاشمی رفسنجانی تا دکتر محمدباقر قالیباف

متروی تهران از آیت الله هاشمی رفسنجانی تا دکتر محمدباقر قالیباف

آیت‌الله هاشمی می‌گفت این کارها می‌ماند و این حرف‌ها تمام می‌شود.
متروی تهران از آیت الله هاشمی رفسنجانی تا دکتر محمدباقر قالیباف

اگرچه کمتر رسانه ای پوشش خبری داد، اما آقای دکتر محمدباقر قالیباف،  روز شنبه، 16 آذر 98  در همایش «دوباره لبخند» که به مناسبت روز ۱۶ آذر در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، گفت:«۲۰ سال است مترو در اختیار خاندان هاشمی است و در این مدت نتوانستند ۲۰ کیلومتر خط مترو را گسترش دهند.»

 مهندس محسن هاشمی نیز روز یکشنبه، 17 آذر در حاشیه جلسه علنی شورای شهر تهران  در جمع خبرنگاران به این اظهارات دکتر قالیباف پاسخ داد که « من در زمان پیشتر به این سوال پاسخ دادم و صحبت آقای قالیباف بدین معنی است که می‌خواهد بگوید مترو را من ساختم (با خنده). عمر مترو از پیش از انقلاب استارت خورد و تا امروز ادامه داشته است. آن زمانی که ایشان می‌گویند، من مدیرعامل مترو بودم و فقط دو سال در دوره مدیریت قالیباف من مدیر عامل مترو نبودم که البته باز هم مترو کار خودم بود. کار کلنگ زنی مترو از قبل انقلاب آغاز شده و دولت‌های مختلف زحمات زیادی کشیدند و نباید مترو را به نفع کسی مصادره کنیم؛ هر چند که من خودم مدیرعامل مترو بودم و حتی TBM‌های خط ۶ و ۷ مترو را نصب کردیم.»

البته تلاش دکتر قالیباف برای ارائه تاریخی مستقل و مجزا از متروی تهران و منحصر کردن همه پیشرفت های مترو به دوران 12 ساله شهرداری خویش که عمر اجرایی سه رئیس جمهور چهار ساله است و آیت الله هاشمی رفسنجانی با آن همه سازندگی در سراسر کشور، فقط 8 سال رئیس جمهور بودند، به قول معروف مسبوق به سابقه است و قبلا هم مطالبی از این دست گفته بود که در تاریخ 11 فروردین 1396 هم مهندس محسن هاشمی در نامه ای سرگشاده به ایشان نوشته بود:

«جناب آقای دکتر قالیباف

شهردار محترم تهران

با سلام و تبریک سال نو

احتراماً نظر به آنکه سخنانی منتسب به جنابعالی در رسانه‌ها منتشر شده است که تلقی افکار عمومی آن است که بخشی از سخنان مذکور متوجه اینجانب می‌باشد، موارد ذیل جهت استحضار به عرض می‌رسد:

۱-  همانگونه که بارها در مصاحبه‌ها و سخنان خود تأکید کرده‌ام، اقدامات صورت گرفته در طول دوره مدیریت جناب‌عالی در شهرداری تهران در حوزه ساخت شبکه مترو، مستوجب تقدیر است و اظهاراتی از سوی اینجانب که سخنان شما پاسخ به آن تلقی می‌شود، اساسا وجود نداشته است. البته به صورت کلی اینگونه تقابل‌ها و دوقطبی‌ها را نیز چه از جانب شما و چه از جانب هر فرد دیگری به زیان جامعه می‌دانم.

۲-  پروژه مترو تهران، یکی از دستاوردهای قابل افتخار جمهوری اسلامی است که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در اوج دفاع مقدس و سخت‌ترین شرایط کشور آن را فعال کردند و سپس در طول ۳۰ سال گذشته و در دولت‌های مختلف پیشرفت داشته است. از سال ۱۳۸۰ نیز که شرکت مترو از دولت به شهرداری منتقل شد، مسئولیت این پروژه برعهده شهرداران این دوره بوده است.

بنابراین دولت‌های دفاع مقدس، سازندگی و اصلاحات در پیشبرد پروژه مترو تهران نقش برجسته‌ای داشتند و پس از آن شهرداران تهران طی ۱۵ سال اخیر از جمله آقایان ملک‌مدنی، احمدی‌نژاد و جنابعالی در تکمیل و بهره‌برداری از مترو زحماتی را متقبل شده‌اید و به دلیل آنکه شما بیشترین زمان تصدی تاریخ شهرداری تهران را با ۱۲ سال به‌عهده داشتید، طبعاً پیشرفت بیشتری در دوره جنابعالی در پروژه مترو تهران حاصل شده است که قابل تقدیر می‌باشد اما این پیشرفت نباید به گونه‌ای تلقی شود که زحمات سایر شهرداران و دولت‌ها نادیده گرفته شود.

۳-  بنده در طول حضور ۱۸ ساله در هیئت مدیره و مدیرعاملی مترو تهران، یک سوم این زمان را در دوره شهرداری جنابعالی سپری کرده‌ام و طی این مدت نیز همانند قبل از آن دستاوردهای چشمگیری در توسعه مترو ایجاد شد و مهم‌تر از همه زیرساخت‌های توسعه پایدار مترو به شکلی بنیان گذاشته شد که این روند با طراحی خطوط، خرید تجهیزات و راه‌اندازی دستگاه‌های حفار (TBM) و برطرف‌کردن موانع ریشه‌ای توسعه مترو موجب گردید تا این فرایند در پنج سال سپری شده پس از جدایی اینجانب نیز ادامه یابد.

۴-  لذا همانگونه که بارها در مصاحبه‌ها و جلسات و گفت‌وگوهای مختلف تأکیدکرده‌ام از تلاش‌های جنابعالی جهت توسعه مترو در دوره همکاری خود و پس از آن قدردانی می‌کنم و از دولت و مجلس نیز می‌خواهم بیشترین حمایت را از پروژه مترو چه در دوران مسئولیت جنابعالی و چه در صورت انتخاب شهردار جدیدی برای تهران به عمل آورند. چراکه مترو را ضروری‌ترین و بهترین پاسخ برای معضلات ریشه‌ای تهران به خصوص ترافیک و آلودگی هوا و برجسته‌ترین مصداق و نماد اقتصاد مقاومتی و بسترساز تولید و اشتغال ملی می‌دانم.توفیقات جنابعالی از درگاه الهی خواستارم. »

 سخنان دکتر قالیباف و جواب های مهندس هاشمی ما را بر آن داشت تا سری به تاریخ مترو در تهران بزنیم.

اولین باری که در ایران حرف از حمل و نقل ریلی برای تردد درون شهری به میان آمد احتمالا به زمان ناصرالدین شاه قاجار بازمی‌گردد در آن زمان امتیاز ساخت تراموای شهری از جمله نکات پیش بینی شده در امتیاز نامه‌یی بود که « بارون یولیوس دو رویتر» در سال 1251 هجری خورشیدی روی کاغذ آورد. البته امتیازنامه استعماری رویتر پیش از اجرا به دلیل اعتراضات داخلی و مخالفت روس ها باطل شد.

حدود پنجاه سال بعد، ناصرالدین شاه در جریان آخرین سفر خود به فرنگ درسال 1306 ه.ق با دیدن ترافیک شهری فرنگیان و استفاده آنان از واگن‌هایی در داخل شهر که به جای ماشین بخار از اسب برای کشیدن آن استفاده می‌شد به فکر وارد کردن این وسیله نقلیه عمومی در تهران افتاد. او با یک شرکت بلژیکی قراردادی برای ساخت واگن اسبی در تهران بست و آن شرکت نیز در اندک زمانی با انتقال ریل‌ها و واگن‌های آن به ایران اولین وسائل نقلیه ریلی شهری را به تهران آوردند. این واگن‌ها روی ریل‌هایی به عرض کمتر از یک متر که بر سطح زمین نصب شده بودند با دو تا چهار اسب (بسته به شیب خیابان‌ها) کشیده می‌شدند و مردم می توانستند از دروازه شهری ری تا باغشاه (میدان حُر امروزی) با آن سفر کنند.

اما نخستین برنامه‌ریزی‌ها برای بنیان‌گذاری متروی کنونی تهران به سال ۱۳۵۰ بازمی‌گردد. در مهر سال ۱۳۵۳ مطالعات مربوط به حل مشکلات ترافیک، مترو تهران توسط شرکت‌های مشاور خارجی از جمله سوفرتو منتج به پیشنهاد سیستم اتوبان مترو (با ۷ خط) شد. بر اساس این پژوهش‌ها، ساخت مترو به عنوان اساسی‌ترین راه حل بهبود ترافیک تعیین شد. شرکت‌های فرانسوی از سال ۱۳۵۶ عملیات اجرایی احداث خط ۱ مترو را در اراضی شمال تهران (بزرگراه شهید حقانی کنونی) آغاز کردند. عملیات اجرایی مترو تا آذر سال ۵۹ اجرای ۲۳۰۰ متر تونل و بخشی از سازه ۳ ایستگاه حدفاصل بزرگراه شهید حقانی و خیابان شهید بهشتی ادامه یافت؛ ولی در این زمان و در پی جریان‌های جنگ ایران و عراق، نمایندگان شرکت‌های خارجی ایران را ترک کردند و در اواخر سال ۶۰ هیئت وزیران توقف کامل طرح توسط مشاوران خارجی را اعلام کرد. فروردین ۱۳۶۴ اجرای طرح متروی تهران مجدداً تصویب و فعالیت‌ ساخت مترو مجدداً در تهران آغاز شد. برنامه اول مترو شامل ساخت خط ۱ (میرداماد - حرم مطهر)، خط ۲ (دردشت - صادقیه) و مسیر برون‌شهری خط ۵ (تهران - گلشهر) جمعاً به طول ۹۰ کیلومتر با ۵۲ ایستگاه بود. فعالیت‌های اجرایی این برنامه از سال ۱۳۶۶ آغاز شد.

اصغر ابراهیمی اصل، مدیرعامل وقت مترو که از سال ۶۵ تا ۷۶ سکاندار ساخت مترو در تهران بود، در خصوص آن روزها می گوید :«سال ۶۵ همه مخالف ساخت مترو بودند. حتی ساختمان شرکت مترو به وزارت کشور تحویل داده و تبدیل به استانداری شده بود. هیچ‌کس حتی یک اتاق نمی‌داد. کار از نمازخانه شروع شد. هیچ نقشه‌ای در کار نبود تا اینکه در نمازخانه تعدادی نقشه پیدا شد. وقتی پیگیری کردیم که باقی نقشه‌ها کجاست، مشخص شد که یک سبزی‌فروش نقشه‌ها را خریده‌است. سپس با وجود یک ماه تحقیق بر روی کاغذها، سبزی‌فروش پیدا شد و بدین ترتیب ۱۹۰ کیلو نقشه در انبارش پیدا شد.» در سال ۱۳۷۴ با توجه به اتمام بخش‌هایی از کارهای ساختمانی قراردادی برای تامین تجهیزات قطار شهری به امضا رسید و در پایان روز شانزدهم اسفند ۱۳۷۷ نخستین خط متروی تهران یعنی خط ۵ که تهران را به کرج می‌رساند، به بهره‌برداری رسید. از آن زمان تا امروز هر سال بخشی از متروی تهران کامل شده است به طوریکه اکنون متروی تهران و حومه 124 ایستگاه فعال دارد و از ابتدای بهره برداری تا پایان شهریور 1398 حدود 8 میلیارد و 882 میلیون و 366 هزار و 276 سفر با آن انجام شده است.

اگر بخواهیم تاریخ مترو را از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب دنبال کنیم، یکی از مهمترین و موثق ترین منابع و مآخذ خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی است که در تاریخ 15 تیر 1359در مطلبی با عنوان « طرح ساخت متروی تهران در شورای انقلاب» نوشتند: « طبق گزارشهایی که داشتیم تا پایان سال 57 بخش‌های مربوط به نقشه‌برداری و زمین شناسی خطوط چهارگانه مترو انجام شده بود. اما از نظر ساخت تونل فقط حدود دو کیلومتر از خط شماره یک تکمیل گردیده بود.

طبیعی بود که ادامه ساخت مترو، هزینه‌های سنگینی را بردوش دولت می‌گذاشت به همین دلیل مخالفتهای بسیار شدیدی با ادامه این طرح بوجود آمد. تا آنجا که کار به شورای انقلاب کشید. در کمیسیونهای شورای انقلاب بررسیهای زیادی انجام گرفت که جمع‌بندی برخی از آنها موافق و برخی دیگر مخالف مترو بود.

موافقین با تکیه بر رشد جمعیت تهران به نیاز این شهر به حمل و نقلی سریع و انبوه توجه داشتند و مخالفین صرف هزینه‌های زیاد برای ساخت مترو را با توجه به وضعیت نابسامان اقتصادی در میان اقشار جامعه بویژه روستائیان، به مصلحت کشور نمی‌دانستند. من با توجه به سفرهایی که به اروپا و ژاپن داشتم و بازدیدهایی که از مترو این کشورها کرده بودم، برنیاز شهر تهران به چنین وسیله نقلیه عمومی مهمی تأکید می‌کردم و البته معتقد بودم که هزینه ساخت مترو را باید خود تهرانی‌ها و از طریق پرداخت مالیات و یا عوارض‌های مناسب پرداخت نمایند. سایر اعضای شورا نیز بیشتر به نیازهای آینده کشور و وضعیت تهران در سالهای آتی نظر داشتند، به همین دلیل وقتی لایحه قانونی اصلاح قانون تأسیس شرکت راه آهن شهری تهران و حومه ]در تاریخ  15 تیر  1359[ با هدف سروسامان دادن به فعالیتهای شرکت مترو و ایجاد هماهنگی در امور اجرایی آن، به شورا ارائه شد، با کمترین مخالفتی به تصویب رسید.

به موجب این اصلاحیه قانون، بجای شهرداری به دولت اجازه داده شد که به منظور احداث متروی تهران شرکتی تأسیس نماید و همانند قانون قبلی به این شرکت نیز اختیار داده شد که برای تأمین نیازهای خود از زیر اراضی و املاک محدوده قانونی شهر و حومه آن، بدون هیچ‌گونه پرداختی استفاده نماید و شورایی نیز با ریاست شهردار تهران، معاون سازمان برنامه و بودجه و مدیران عامل شرکتهای آب، برق، گاز و مخابرات، برای ایجاد هماهنگی در کارهای اجرایی راه‌آهن شهری پیش‌بینی شده بود.

ضمن آنکه اتخاذ تصمیم نسبت به بررسی و تصویب اساسنامه و تصمیم نسبت به وابستگی شرکت مترو به دولت، به کمیسیونی مرکب از نمایندگان وزارت کشور، شهرداری تهران، سازمان امور اداری و استخدامی کشور و سازمان برنامه و بودجه تفویض شده بود. که آنها نیز بعداً این شرکت را تحت پوشش وزارت کشور قرار دادند.

البته این مصوبه شورای انقلاب، برای حل مشکلات متروی تهران کافی نبود زیرا مسأله اصلی این پروژه، مشکلات مالی و اعتباری بود که می‌بایست در فرصتی مناسب به آن رسیدگی می‌شد.(منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 1359، انقلاب در بحران، زیر نظر عباس بشیری، دفتر نشر معارف انقلاب)

آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال 63 - به سال آن دقت کنید؛ 63 که ایران درگیر جنگ تمام عیار شرق و غرب و ارتجاع و ارتش بعث بود- در خطبه های نماز جمعه 5 بهمن، بحث مترو را با مردم مطرح کرد و گفت: «جامعه در اختیار نظام است و نظام باید کل مسائل را یکجا ببیند که چه خساراتی از نبودن مترو وارد می‌شود و چه موهبت‌هایی می‌توان از طریق مترو آورد. اگر فرض کنیم ـ براساس محاسباتی که کرده‌اند، من خودم محاسبه نکرده‌ام و این‌ها را در گزارش‌ها خوانده‌ام ـ این چند میلیون نفر در هر سفر، نیم ساعت از وقت‌شان تلف شود ـ که می‌شود ـ هر روز ۳/۵میلیون ساعت از وقت مردم تلف می‌شود. همچنین اگر فرض کنیم هر ساعتی از این وقت‌ها ۲۰ تومان ارزش داشته باشد، رقم همان است که شهرداری اعلام کرده است؛ ۲۵ تا ۳۰ میلیارد تومان در سال ضرر اتلاف وقت مردم را داریم. این فقط خرج مترو است. »

آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی علاوه بر اینکه در این خطبه به اهمیت وجود مترو به دلیل سرعت در جابه‌جایی شهروندان اشاره داشت، از صرفه‌جویی انرژی با استفاده از این سیستم حمل‌ونقل نیز دفاع کرد. او افزود: «تفاوت صرفه‌جویی بین مترو و تاکسی یا اتوبوس، چقدر در اقتصاد ما عظیم است؛ چرا نباید این کار را بکنیم؟ در مترو دیگر نه تصادف وجود دارد؛ نه معطلی. می‌شود روی وقت حساب کرد. در دنیای صنعتی، حساب کردن روی وقت انسان‌ها چیزی است که باید به آن توجه شود. ما مسئولیم که روی وقت مردم حساب کنیم، باید این کار را کرد. »

در بخش دیگری از این خطبه، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی درباره مزیت‌های مترو در زمینه کاهش تصادفات خودرویی سخن گفت و اظهار کرد: «درباره تصادفات هم ما هیچ وقت حساب نکردیم که در روز به طور مثال اگر ۲۰۰ تصادف شود ـ من رقم درست را نمی‌دانم ـ این ۲۰۰ ماشینی که تصادف کرده‌اند، چه مقدار باید قطعه یدکی از خارج بخرند و این کار چقدر ارز می‌برد، چه مقدار وقت این‌ها در تعمیرگاه‌ها تلف می‌شود؟ آدم‌هایی که در این تصادفات مجروح می‌شوند و می‌میرند و این ضایعات انسانی، خانواده‌ها را چه‌جور مبتلا می‌کند و می‌دانید که چه آثاری دارد. آنهایی که مجروح می‌شوند، تخت بیمارستان را اشغال می‌کنند. یک دکتر، پرستار، تخت بیمارستان و یک تخت هم چقدر مخارج دارد، ما اصلا این‌ها را حساب نمی‌کنیم. تا می‌گوییم مترو می‌گویند که آقا! حالا این قدر پول خرج مترو کنیم، این لوکس‌بازی است! این چه لوکسی است؟»

بخش دیگری از خطبه مترو، به مزیت‌های مترو در زمینه کاهش آلودگی هوا مربوط است. آیت‌الله رفسنجانی در این بخش خطبه عنوان کرد: «شما محاسبه فضای آلوده را بکنید. دکترها اعلام خطر می‌کنند که آلودگی هوا در تهران، در برخی نقاط و ساعات ۴ برابر حد مجاز است؛ یعنی قسمت اعظم ۷ میلیون نفر مردم تهران، وقتی تنفس می‌کنند، سم تنفس می‌کنند. اگر روزی، ستون و نمودار این‌ها کشیده شود، زیر آن رقمی بیرون می‌آید که هیچ‌کس نمی‌خواهد باور کند خسارت ترافیک تهران این‌هاست».

مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در ادامه این خطبه یادآور شد که حمل‌ونقل درون‌شهری تهران را نمی‌توان فقط با تکیه بر اتوبوسرانی اداره کرد و توقع آلودگی هوا را نداشت. وی گفت: «شرکت واحد الان ۲۷۰۰ اتوبوس دارد و اگر بخواهید دو سال دیگر تهران را اداره کنید، باید به ۵هزار ماشین تبدیل کنید. اگر ۵ هزار اتوبوس بخواهد در این شهر حرکت کند، می‌دانید چه مسئله‌ای است؟ آیا قطعات و وسایل این‌ها و خود این‌ها ارز نمی‌خواهند؟ مترو کار ساده‌ای است؛ منتها اگر تکنیک آن را یاد بگیریم. بعدش دیگر یکی از کارهای عادی، مانند راه‌آهن است. الان راه‌آهن لوکس است یا ماشین سواری؟ راه‌آهن عمومی‌ترین وسیله در بیرون و بهترین و اقتصادی‌ترین وسیله دنیاست. »

آیت‌الله رفسنجانی بعدها در کتاب «صراحت نامه» که آن نیز حاصل گفت‌وگوهایی با اوست و در سال ۹۱ منتشر شده، اشاره‌ای به تلاش‌های خود برای راضی کردن دولت به ساخت مترو می‌کند. در این کتاب از قول مرحوم آیت‌الله رفسنجانی آمده است: «تونل مترو به صورت روباز از خیابان میرداماد تا حوالی عباس‌آباد حفاری شده بود. اما بعد از انقلاب بخشی از نیروهای انقلابی گفتند این کار لوکس است و وابستگی غربی می‌آورد. شرکت را منحل کردند. زمان دولت آقای بازرگان بود. گرفتار ترافیک شدیم. من هم که سابقه مسافرت به خارج و کشورهای فرانسه، انگلیس و امریکا را داشتم و دیده بودم چقدر مترو در این کشورها موثر است و تحت تاثیر قرار گرفته بودم، در نمازجمعه یک خطبه خواندم که معروف به خطبه مترو شده اما خیلی‌ها مخالفت می‌کردند.

باید در خطبه‌ها مسائل اساسی که نیاز جامعه بود را می‌گفتم و قدری بروزتر صحبت می‌کردم. به هر حال توضیحاتی دادم. گفتم این مترو چقدر موجب صرفه‌جویی در وقت می‌شود! در سلامت مردم موثر است! چقدر موجب صرفه‌جویی در سوخت می‌شود! زیرزمین است و فضای بیرون را اشغال نمی‌کند. چقدر اشتغال ایجاد می‌کند! خیلی چیزها گفتم، چیزهایی که می‌دانستم گفتم. عدد و رقم هم درآورده بودم. عده‌ای مخالفت می‌کردند و می‌گفتند یک کار لوکس است. به طور مثال می‌گفتند: این همه خاک که از زیرزمین درمی‌آورید، کجا می‌برید؟...! »

اگرچه محسن هاشمی‌رفسنجانی، مدیرعامل پیشین مترو گفت باوجود «خطبه مترو» در سال ۶۳، باز هم تلاش آیت‌الله هاشمی برای تلاش دولت در زمینه ساخت مترو تا سال ۶۵ ادامه یافت، اما به نظر می‌رسد همین خطبه و پافشاری مرحوم آیت‌الله رفسنجانی، نقش بسزایی در توسعه مترو داشته است.

محسن هاشمی‌رفسنجانی توضیح داد که بعد از موفقیت پدر در راضی کردن دولت به ساخت مترو، چطور مترو توسعه یافت. او اظهار کرد: «آقای هاشمی سال ۶۸ رییس‌جمهور می‌شود و از همان سال، ساخت مترو اوج می‌گیرد. آن موقع شرکت مترو وابسته به وزارت کشور بود. من هم سال ۷۲ به دلیل مشکلات مترو با شهرداری تهران و بانک‌ها، عضو هیات مدیره مترو شدم تا سال ۷۶ که آقای نوری وزیر کشور شدند و از من خواستند مدیرعامل مترو شوم. »

او پیشرفت پروژه در دوران آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را خوب توصیف کرد و افزود: «ما سال نخست۳۰ کیلومتر از مترو تهران - کرج را افتتاح کردیم. از زمان آقای خاتمی به بعد ما هر سال حدود ۱۰ کیلومتر از مترو را افتتاح کردیم. در ۱۳ سالی که در مترو بودم ۱۲۰ کیلومتر از مترو افتتاح شد، یعنی تا سال ۱۳۹۰ خط یک، دو، توسعه‌های آن، خط ۴ و خط ۵ و هزار واگن تامین شد. »

البته خود دکتر قالیباف در تاریخ 27 مرداد 1396 در در آیین تغییرنام بزرگراه نیایش به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفته بودند: «مرحوم آقای هاشمی در 8 سالی که در ریاست جمهوری بودند، در حوزه بازسازی و سازندگی مسائل شهری را دنبال می‌کردند و در هر بخش نگاه کنید، آثار مدیریتی وی وجود دارد.»

دکتر قالیباف با ذکر خاطره ای از زمان  ساخت تونل توحید، گفت: «هنگام تکمیل تونل توحید در بزرگراه چمران، با فشارهای متعددی از جمله سیاسی مواجه بودیم که در آن زمان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بنده را صدا کردند و با توجه به اینکه ما به دنبال حل ترافیک آن محدوده بودیم، اعلام کرد ترافیک اینجا را حل کنید و تحت فشارها قرار نگیرید و محکم این کار را به پایان برسانید. هنگامی که فشارها زیاد شد، اعلام کردند که می‌خواهند از این تونل بازدید کنند. از شما چه پنهان تصورم این بود که بازدید برای ایشان آن هم در یک محیط کارگاهی سخت باشد؛ اما ایشان نه‌تنها با پای پیاده از این تونل بازدید کردند، بلکه یکی  از قراردادهای مهم با یکی از مسئولان ارشد ترکیه را به علت این بازدید به تعویق انداختند و در نهایت ضمن بازدید از تونل توحید، از همراهانشان خواستند که مسئول ارشد کشور ترکیه را به محلی در نزدیکی تونل بیاورند تا دیدار کنند. هاشمی عشق به سازندگی کشور داشت، در بازدید از تونل توحید هر چقدر جلوتر می‌رفتیم، نشاط ایشان بیشتر می‌شد. بنده شاهد بودم ایشان در هر پروژه‌ای حضور پیدا می‌کرد، خستگی از تنش درمی‌رفت و نشاط پیدا می‌کرد. آیت‌الله هاشمی می‌گفت این کارها می‌ماند و این حرف‌ها تمام می‌شود.»